لبیک یا حسین علیه السلام

  • خانه 

نام کوه ها در مکه

22 آذر 1396 توسط اعظم

 

                                      

 

 

اماکن زیارتی شهر مکه شهر مکه مکرمه در دل مجموعه ای از دره های رشته کوههای حجاز واقع است و مسجد الحرام در میان دره ابراهیم ، با حدود 277متر ارتفاع از سطح دریا قرار دارد از ویژگیهای برجسته این منطقه ، کوههای پر شمار پیرامون آن است که برخی از آنها در شکل گیری تاریخ آن نقش داشته اند، از آن جمله جبل النور است ، که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، پیش از بعثت ، در آن به پرستش خدا می پرداخت دیگر جبل ثور است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، در راه هجرت به مدینه منوره ، در آن پنهان شد هجرت ابراهیم علیه السلام از عراق به فلسطین و صحرای سینا در مصر و از آنجا به بیت الله الحرام در مکه مکرمه ، در حدود چهار هزار سال پیش ، دروازه های شمالی شهر را تعیین کرده است مهمترین دروازه های دیگر برای حاجیان عبارتند از : دروازه عراقی ( زبیده )، دروازه مصری ، دروازه شامی و دروازه یمانی یا جنوبی

کوه حرا و غار حرا

کوه حرا به نام جبل النور ، جبل القرآن و جبل الاسلام نیز معروف است این کوه که یکی از مکانهای مقدس مکه و از آثارباقیمانده از عصر رسالت به شمار می رود، در شمال شرقی مکه ، در مسیر جاده ای واقع شده که به سمت عرفات می رود و در فاصله 5/1 کیلومتری سمت راست آن جاده قرار دارد در غار به سمت شمال است و فضای آن گنجایش تقریبی پنج نفر نشسته را دارد ارتفاع غار نیز به اندازه قامت یک انسان است غار حرا محل عبادت رسول خدا (ص ) بوده و آن حضرت روزهایی از ایام سال ، به ویژه ماه مبارک رمضان را در آنجا بسر می برده است در همین غار بود که نخستین بار بر رسول خدا (ص ) وحی نازل گردید این غار از جمله بهترین و متبرک ترین نقاط مکه محسوب می شود


کوه ثور، غار ثور

کوه ثور، کوهی است بزرگتر از کوه حرا که در جنوب شرقی مسجد الحرام و در فاصله ای دورتر نسبت به مکه واقع شده است زمانی که مشرکان مکه قصد کشتن رسول خدا (ص ) را داشتند، آن حضرت از شهر خارج شده و به غار ثور رفت و مدت سه روز در آن مخفی بودند به اعجاز الهی ، عنکبوتان تارهایی را بر در غار تنیدند تا مشرکانی را که در تعقیب حضرت بودند از رفتن به درون آن منصرف سازند


شعب ابیطالب

شعب ابیطالب ، یا شعب علی ، جایی است که مشرکان مکه ، پیامبر (ص ) و بنی هاشم را حدود سه سال در آنجا محصور کردند و مردم را از دیدار و معاملت با آنان منع نمودند این دره به سوی کوه ابوقبیس سرازیر است و همان جایی است که کتابخانه مکه هم اکنون در آن جاست و در کنار مسجدالحرام واقع است


قبرستان ابوطالب

قبرستان ابوطالب یکی از زیارتگاههای مسلمانان در مکه به شمار می آید قبرستان ابوطالب محل دفن بسیاری از افراد خاندان بنی هاشم و برخی از نزدیکترین یاران رسول خدا (ص ) است عبدالمطلب جد پیامبر (ص )، عموی رسول خدا ابوطالب و خدیجه (س ) چهره دیگر مدفون در قبرستان ابوطالب است در این قبرستان بسیاری از عالمان شیعه نیز، که در مکه درگذشته یا به شهادت رسیده اند مدفونند


مولد النبی (ص )

خانه ای را که رسول خدا (ص ) در آن متولد شده ، با نام مولد النبی می شناسند محل مولد النبی هم اکنون تخریب شده و در آنجا کتابخانه ای بنا شده که امروزه به نام مکتبة مکة المکرمه شناخته می شود


صفا و مروه

صفا و مروه نام دو کوهی است که در مسعی قرار دارد و در موسم حج ، حاجیان هفت بار فاصله بین آن دو را طی می کنند با افزایشی که در مساحت مسجدالحرام صورت گرفته ، مسعی و مسجدالحرام به هم متصل شده است طول آن 5/ 394 و عرض آن 20متر است و ارتفاع طبقه اول 12و طبقه دوم 9 متر می باشد مسعی مجموعا 18در دارد

دار ارقم

این همان منزلی است که پیامبر (ص ) و مسلمانان نخستین ، در آغاز اسلام پنهانی در آنجا جمع شده ، خدا را عبادت می کردند دار ارقم نزدیک صفا و خارج مسجدالحرام بوده است سپس در آنجا کتابخانه ای ساختند که در سال 1395 هق ویران شد و اکنون جزء میدانی است که روبروی صفا و مروه است


عرفات

صحرایی است به درازای 12کیلومتر در شش کیلومتر و نیم ، در فاصله بیست و یک کیلومتری شمال مکه ، بر سر راه طائف در جهت شمالی این دشت کوهی است که آن را جبل الرحمه یا جبل عرفات نامند صحرای عرفات در این سال ها درختکاری شده و هر حاجی باید از ظهر روز نهم ذی الحجه تا غروب شرعی آن روز در این صحرا به قصد قربت وقوف نماید


مشعر الحرام

مشعر یا مزدلفه جایی است که حاجیان پس از عرفات بدان جا می روند و تا سر زدن آفتاب ، در آن می مانند مشعر میان دو تنگه عرفه از یک سو و محسر از سوی دیگر واقع شده است


منا

دره ای است به عرض تقریبا هفتصد متر و طول دو کیلومتر و نیم که حاجیان باید از طلوع خورشید روز دهم تا ظهر روز دوازدهم جز ساعاتی که اجازه داده شده آنجا را ترک کنند آن مکان بمانند آن را ملالانی ، منی و ممنی هر سه در خوانده اند و برای هر یک وجه تسمیه ای نیز ذکر کرده اند


مسجد مزدلفه

در فاصله شش کیلومتری مسجد نمره و پنج کیلومتری مسجد خیف در منا، مسجد مزدلفه قرار دارد که مساحت آن
حدود شش هزار متر مربع است


مسجد الجن

این مسجد مشهورترین و مسجد کهن مکه است موقعیت آن در پایین کوه حجون به سمت حرم ، حدود پنجاه متر بعد از پل حجون و در حاشیه قبرستان حجون است نقل شده که ، نامگذاری آن به مسجد جن به جهت رابطه ای است که با سوره جن ( یکی از سوره های قرآن ) دارد گویا این آیات در محلی که به نام مسجد جن شهرت دارد، نازل شده است


مسجد شجره

جدای از مسجد شجره که میقات است و جدای از مسجد الشجره که در داخل شهر مکه قرار دارد، مسجدی دیگر با همین نام در منطقه حدیبیه در نزدیکی مکه بوده است می دانیم که رسول خدا (ص ) در سال ششم هجرت برای انجام عمره به مکه آمد، اما مشرکان مانع شدند و آن حضرت برای اینکه با آنها درگیر نشود، راه را به طرف غرب کج کرد و در حدیبیه که در مسیر قدیمی جده واقع است ، توقف کرد و سپس نماینده ای به مکه فرستاد و پس از آن که این نماینده بازنگشت ، در زیر درختی با اصحاب خود بیعت کرد تا در برابر دشمن بایستند این بیعت را به نام بیعت رضوان و بیعت شجره می شناسند با بازگشت نماینده رسول خدا (ص ) جنگ منتفی شد و پس از آن صلح حدیبیه به امضا رسید در جای این درخت ، مسجدی بوده است که شجره نامیده می شد و توسطدولت سعودی تخریب گردید درخت مزبور نیز توسطخلیفه دوم از ریشه کنده شد! فاکهی از مسجدی در حدیبیه یاد کرده که نامش مسجد آل کرز بوده و مردم بر این باور بوده اند که رسول خدا (ص ) در آنجا نماز خوانده است اکنون مؤلف آگاه نیست که آیا این مسجد در حدیبیه وجود دارد یا نه


مسجد خیف

مسجد خیف در سمت جنوبی و بر جانب چپ کسی است که از سوی عرفات می آید گویند رسول خدا (ص ) در حجة الوداع خیمه خود را در این مکان زده و در جایی که محراب مسجد است پنج نماز را از نماز ظهر تا نماز صبح خوانده اند مسجد نمره : در محل خیمه ای که پیامبر صلی الله علیه و آله در سفر حجة الوداع بر پا ساخت ، بنا شده است


مسجد نمره

در محل خیمه ای که پیامبر صلی الله علیه وآله در سفر حجة الوداع بر پا ساخت ، بنا شده است


مسجد معرس

مسجد معرس در نزدیکی مسجد شجره قرار دارد تعریس به معنای خواب آخر شب مسافر در استراحتگاه است از آنجا که رسول خدا (ص ) در این مسجد استراحت کرده و نماز صبح را خوانده است ، آن را به نام مسجد معرس می شناسند ویرانه این مسجد در سال 1354شمسی برجا بوده ، با این حال اکنون باید یقین داشت که در توسعه جدید یا در خود مسجد بزرگ شجره است یا میادین اطراف آن


مسجد ذوالحلیفه

مسجد شجره که نام دیگر آن ذوالحلیفه است ، حدود ده کیلومتر بیرون مدینه در منطقه آبار علی ( چاههایی که حضرت امیر (ع ) برای استفاده زائران خانه خدا حفر نمود ) قرار دارد نامگذاری این مسجد به شجره ( درخت ) از آنجاست که در عصر پیامبر (ص ) در آنجا درختی بوده که حضرت زیر آن احرام می بستند، و اهمیت این مسجد بیشتر در آن است که رسول خدا (ص ) در حجة الوداع در آنجا محرم شد زائرانی که از مدینه برای انجام اعمال حج روانه مکه می شوند در این مسجد که میقات آن مسیراست احرام می بندند


مسجد جعرانه

یکی دیگر از میقاتهای عمره مفرده ، منطقه جعرانه است پیامبر در بازگشت از جنگ حنین قریب پانزده روز در جعرانه توقف نمود و غنایم جنگ با هوازن را میان مردم تقسیم کرد در جعرانه مسجدی وجود دارد که به نام مسجد الرسول معروف است و در سمت چپ وادی جعرانه قرار دارد مساحت فعلی مسجد 1600متر مربع و معماری آن شبیه تنعیم است


مسجد تنعیم

در راه مکه مدینه ، منطقه ای است به نام نعمان که در میان دو کوه ناعم و نعیم قرار گرفته ، که حدود دو فرسنگ با مکه فاصله دارد تنعیم نام درختی است که در بادیه شناخته شده است مسجدی که در این ناحیه وجود دارد و به نام مسجد تنعیم شناخته می شود، از میقاتهای عمره مفرده است مساحت این مسجد حدود 1200متر است

 نظر دهید »

قران و معجزاتش

22 آذر 1396 توسط اعظم

 

                 

 

 

 

شق القمر
:«اِقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ * وَ إِنْ یَرَوا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ».
(رستاخیز نزدیک شد وماه شکافت اگر معجزه اى ببینند از آن روى برمى گردانند و مى گویند همان سحر و جادوى مستمر است).
مفسّران اسلامى مانند: زمخشرى در کشاف، طبرسى در مجمع البیان و فخر رازى در مفاتیح الغیب، و ابن مسعود در تفسیر خود و … مى نویسند:
مشرکان قریش خدمت پیامبر رسیدند و از او درخواست کردند که براى اثبات نبوت ورسالت خود ماه را دو نیم کند، حضرتش فرمود: اگرچنین کنم ایمان مى آورید؟ همگى گفتند: آرى! پیامبر از خدا درخواست کرد که خواسته آنان را عملی کند، آنگاه با انگشت خود اشاره کرد و ماه دو نیم شد و فرمود: شاهد باشید.
ممکن است سؤال شود که: نزدیکى قیامت با دو نیم شدن ماه به دست پیامبر(صل الله علیه وآله) چه تناسبى دارد که کنار هم آمده اند.
پاسخ آن روشن است زیرا انشقاق قمر، و ظهور پیامبر خاتم، از شرایط و علایم قیامت است از این جهت این جمله به هم عطف شده اند و از نظر قرآن، علایم قیامت محقق گردیده است چنانکه مى فرماید:
1. «هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّ السّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ»
(آنان انتظار مى کشند که رستاخیز به طور ناگهانى فرا رسد ولى (بدانید) که علایم آن محقّق شده است).
2. «وَ إِنْ یَرَوا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ» .
(اگر معجزه اى ببینند از آن اعراض مى کنند و مى گویند این سحر وجادوى مستمر است).
مقصود از «آیه» که به معنى نشانه است غیر از قرآن است به دلیل این که مى گوید:«یَرَوا » (ببینند) واگر مقصود، قرآن بود مناسب بود که به جاى دیدن، لفظ «نزول» و مانند آنرا به کار ببرد.
این «معجزه دیده شده» ، همان «شق قمر» است که در آیه ى پیش وارد شده است.
با دقّت در این فراز، روشن مى گردد که ظرف و زمان دو نیم شدن ماه، در این جهان است نه در آستانه ى آخرت، زیرا در آن زمان کسى نمى تواند بگوید این همان سحر مستمرى است که نیاکان ما نیز با آن روبرو بودند!

معراج پیامبر:
معراج پیامبر اسلام (صل الله علیه وآله) در دل شب از مسجد الحرام تا مسجد اقصى یکى از معجزات پیامبر (صل الله علیه وآله) است که هم پیامبر مدعى آن بود و هم قرآن به صراحت کامل از آن خبر مى دهد و مى گوید: «سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ».
(منزه وپیراسته است خدایى که پیامبر خود را شب هنگام از مسجد الحرام تا مسجد اقصى برد تا برخى از آیات و نشانه هاى قدرت خود را نشان او بدهد، او است شنوا و بینا).
سیر پیامبر گرامى(صل الله علیه وآله) در نیمه ى شب از مسجدالحرام تا مسجدالأقصى بدون وسایل امروزى سیر اعجازى بود و از توانایى بشر بیرون بود. خود قرآن این اعجاز را براى پیامبر (صل الله علیه وآله) ثابت مى نماید و از آن در سوره دیگرسرسختانه دفاع مى کند، حتى مى رساند که مسجد الأقصى آخرین نقطه سیر او نبوده، بلکه از آنجا به سوى جهان بالا نیز عروج نمود.
گفتنی است روایات واحادیث اسلامى درباره ى معراج آن قدر فراوان است که هرگز نمى توان گفت این احادیث و اخبار همگى مجعول و موضوع مى باشد.

مباهله :
موضوع مباهله ى پیامبر (صل الله علیه وآله) با مسیحیان نجران مطلبى است که قرآن در سوره ى آل عمران آیه ى شصت و یک، متذکر آن مى گردد و مى رساند که پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله) حاضر شد براى اثبات حقانیت آیین خود با سران «نجران» به مباهله برخیزد و وعده قطعى داد که اگر براى مباهله حاضر شوند عذاب الهى دروغگویان (نصاراى نجران) را فرا خواهد گرفت.
پیامبر نه تنها آماده ى مباهله با مسیحیان نجران بود، بلکه نداى او در این قسمت وسیع وگسترده بود وخدا به او امر کرد که بگوید: « فَمَنْ حاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَواْ نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ ».
(پس از علم ویقین ، هرگاه کسى با تو، به محاجّه برخیزد بگو بیایید فرزندان وزنان وجان خود را دعوت کنیم وبه مباهله برخیزیم ولعنت خدا را بر گروه دروغگو قرار دهیم).
نصاراى نجران آماده ى مباهله شدند ولى وضع پیامبر (صل الله علیه وآله) ونحوه ى حضور او در میدان مباهله، آنان را از ورود به مباهله منصرف ساخت و فهمیدند که در این مباهله عذاب قطعى خدا، آنان را خواهد گرفت.
نه تنها آنان حاضر نشدند، بلکه با وجود چنین نداى وسیع، تا پیامبر زنده بود کسى حاضر به مباهله نشد، درست است که اعجاز پیامبر(صل الله علیه وآله) به خاطر انصراف مسیحیان نجران، جامه ى عمل نپوشید امّا از این که پیامبر آماده ى چنین اعجازى گردید پاسخ دندان شکنى است براى کسانى که مى گویند پیامبر هیچ گاه مدعى اعجاز نبود وهر موقع معجزه مى طلبیدند،از آوردن آن سر باز مى زد، و مى گفت که من تنها منذر و مبشرم.
بیّنات پیامبر: «کَیْفَ یَهْدِی اللّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ… ».
(چگونه خداوند هدایت مى کند گروهى را که پس از ایمان کفر ورزیدند وگواهى دادند که پیامبر حق است ودلایل حقانیت او بر آنان رسید؟!)
این آیه حاکى است که پیامبر (صل الله علیه وآله) داراى بیّنات بود ومقصود از آن معجزات است .
آنچه باید توجه کرد جمله ى «وَجاءَهُمُ الْبَیِّناتُ» است «بیّنات» جمع «بیّنه» به معناى دلیل و شاهد است که مبیّن و روشنگر حقیقت مى باشد.
در بدو نظر ممکن است تصوّر شود که مقصود از «بیّنات» همان قرآن و یا بشارات نبوت پیامبر در کتابهاى آسمانى است ولى با ملاحظه آیات دیگر که در آنها این لفظ در معجزات و امور خارق العاده به کار رفته است مى توان گفت که مقصود از آن در این آیه، یا خصوص معجزات وخارق العاده ها است و یا معنایى وسیع است که شامل معجزات نیز مى شود و جهتى ندارد که مفاد آیه را در قرآن و یا بشارات نبوت آن حضرت در عهدین منحصر بدانیم.

اینک آیات:
1. «…وَ آتَیْنا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ…» ؛ (به عیسى بن مریم معجزات دادیم).
2. «…ثُمَّ اتَّخَذُوا العِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ…» .
(پس از معجزاتى که آنان (بنى اسراییل) دیدند، گوساله را معبود خود اتّخاذ کردند).
3.« …إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّناتِ…» ؛ (با معجزات به سوى آنان آمدى).
4. «…وَلَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّناتِ…»  (رسولان آنان به سوى آنها با معجزات آمدند).
معجزه دیگر اینکه پیامبر اسلام (صل الله علیه وآله) مانند مسیح از غیب خبر مى داد :
قرآن مجید یکى از معجزه هاى حضرت مسیح را این مى داند که وى از غیب خبر مى داد و مى گفت:
«…وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ…» .
(از آنچه که مى خورید و در خانه هاى خویش ذخیره مى کنید خبر مى دهم).
این جمله در کنار سایر معجزات حضرت مسیح وارد شده است، پیامبر گرامى (صل الله علیه وآله) به وسیله ى وحى الهى از یک عده حوادث غیبى خبر داد، تعداد خبرهاى غیبى قرآن، بیش از آن است که در این مجال بتوان به آنها اشاره نمود، از باب نمونه:
پیامبر گرامى (ص) به وسیله ى وحى الهى از پیروزى رومیان پس از شکستو از مرگ ابولهب وهمسر او ام جمیل ، بر حالت کفر وهمچنین از مرگ ولید بن مغیره بر حالت کفر وشرکو از شکست قریش در جنگ بدر… خبر داده است آیا این خبرهاى غیبى گواه بر آن نیست که پیامبر گرامى (صل الله علیه وآله) علاوه بر قرآن معجزه ى دیگرى نیز داشته است؟
منابع: گردآوری از کتاب: منشور جاوید، شیخ جعفر سبحانی، ج7،(سربازان اسلام)
برای مطالعه بیشتر ایات وادرس دقیق ایات به منبع رجوع شود.

دلیل شیعه برای صلوات بر آل محمد صلی الله علیه و آله
برخی علمای اهل سنت، صلوات را مخصوص رسول خدا صلی الله علیه و آله و حداکثر در حق انبیای الهی روا دانسته و از نوع صلواتی که در بین شیعیان رایج است اظهار شگفتی می کنند؛ آنگاه با کنایه و یا صریح، کار آنها را مردود شمرده و از آن نهی می کنند.
فخر رازی می نویسد: علمای ما (اهل سنت)، ذکر «صلوات اللّه علیه» و «علیه الصلاة و السلام» را جز در حق رسول خدا جایز ندانسته و از آن منع می کنند در حالی که شیعه آن را برای علی و اولاد علی هم به کار می‌برد.(1)
قاضی عیاض می نویسد: سلام و صلوات مخصوص رسول خدا صلی الله علیه و آله و سایر انبیاء است و کس دیگری در این امر با آنها شریک نیست؛ چنانچه خداوند متعال دستور داده است: «صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً». در مورد دیگران باید غفران و رضای الهی را برایشان طلب کرد همانگونه که خداوند متعال فرمود: «یقولون ربّنا اغفر لنا ولإخواننا الذین سبقونا بالإیمان» و نیز: «والذین اتّبعوهم بإحسان رضی اللَّه عنهم».
او ادامه می دهد: اما این نوع صلوات که غیر پیامبر(منظورش آله و یا آل محمد) صلی الله علیه و آله را هم اضافه می کنند ساخته و پرداخته شیعه است که باید با آن مخالفت کرد.(2)

سوال:
اگر حق این است که این آقایان ادعا می کنند و نباید کس دیگری را به ذکر صلوات اضافه کرد؛ به ما پاسخ دهند که چرا خودشان صحابه را به این ذکر اضافه کرده و بعد از صلوات بر رسول خدا صلی الله علیه و آله می گویند: «و صحبه» ؛ «و علی صحبه»؟
دلیل شیعه در گفتن «و آله» در صلوات
شیعه معتقد است اسلام در قرآن خلاصه نمی شود و این سخن که «کتاب الله حسبنا؛ کتاب خدا ما را کفایت می کند»(3)، سخنی باطل و مردود است. ما بر این باوریم که پیام اسلام را باید از قرآن و عترت شنید و این همان سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیث ثقلین(4) است. از این رو اگر دستوری در قرآن نبود ولی روایت معتبری داشت مانند قرآن مقبول است و باید به آن عمل شود.
بنابراین:
1. درست است که در قرآن سخنی از «و آله» نیست و آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما» (5)  تنها به رسول خدا اشاره می کند؛ اما از این آیه فهمیده نمی شود که به دیگران نمی شود سلام داد و درود فرستاد.

2. رسول خدا صلی الله علیه و آله مفسر قرآن است و اوست که پرده از ابهام برداشته و اختلافات تفسیری را حل می کند «وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» (6) حال که روایات روشنی از آن حضرت در اختیار ما و شماست؛ چرا به آن مراجعه نکرده و توجهی به آنها نمی کنید؟
اگر به سخنان آن حضرت مراجعه کنید؛ پاسخ روشنی دستگیرتان می شود:
کعب بن عجزة می گوید: در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودم که مردی آمد از حضرت پرسید: ای رسول خدا! ما می دانیم چگونه به شما سلام کنیم؛ ولی [نمی داینم چگونه به شما صلوات بفرستیم. به ما بگویید که] صلوات بر شما چگونه است؟
حضرت فرمود اینگونه بگویید: «اللّهمّ صَلِّ على مُحمُدٍ و على آلِ مُحمّدٍ كَمَا صَلَّیتَ عَلى آلِ اِبراهیمَ اِنَّكَ حَمیدٌ مجیدٌ اللّهمّ بارِك علَى مُحَمّدٍ و على آل محمد كما باركتَ على آل ابراهیمَ اِنّكَ حمیدٌ مجیدٌ». (7)
همانگونه که ملاحظه می شود صلواتی که شیعه می فرستد و برخی علمای اهل سنت از آن منع می کنند همان صلواتی است که در معتبرترین منابع خودشان به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است. با این تفاوت که شیعه برای اختصار تنها بخش ابتدایی آن را می گوید و جالب اینکه در این روایات، اصلا اثری از صحابه ای که برخی اهل سنت بر صلوات می افزایند وجود ندارد.
صلوات ابتر (بدون آل محمد)
کسانی از روی عمد یا ناآگاهی لفظ  «آل محمد» یا «آله» را از کنار نام رسول خدا صلی الله علیه و آله حذف کرده و به جای آنکه بعد از نام شریف آن حضرت بگویند: «صلی الله علیه و آله و سلم»؛ می گویند «صلی الله علیه و سلم» اینان بدانند:
1. با اینکه خود را اهل سنت می خوانند اما بر خلاف سنت و دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله که خود نقل کرده اند عمل می کنند. آیت الله سبحانی پس از نقل روایت فوق می نویسد: از این بیان روشن می‌شود كه در موقع فرستادن صلوات، باید آل محمد را نیز ذكر كنیم تا صلوات كامل شود و این كه عده‌ای امروزه در سخنرانی‌ها و نوشته‌ها، تنها بر پیامبر درود می‌فرستند و می‌گویند: «صلّی اللّه علیه وسلم»، كاملاً بر خلاف دستور رسول خدا است.

ابن حجر هیثمی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می‌كند كه آن حضرت فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «برای من درود مقطوع و بریده نفرستید، عرض شد مقصود چیست؟ فرمود: نگویید: اللهمّ صلّ علی محمّد، و سكوت كنید، بلكه لازم است بگویید: اللّهمّ صلّ علی محمّد و علی آل محمّد.» (8)

ایشان در ادامه می نویسند: البته شایسته است كه پس از ذكر صلوات، جمله «كَما صَلَّیْتَ عَلى إِبْراهیمَ وَآلِ إِبْراهیم» گفته شود، ولی گاهی به جهت اختصار این جمله ترك می‌شود، چنان كه خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) در روایت دوم به آن بسنده كرد.
گذشته از این، می‌توان گفت جمله «كَما صَلَّیْتَ عَلی إِبْراهیمَ وَ آلِ ‌إِبْراهیم» جزء صلوات نیست، بلكه تعبیری است برای تعلیم آن؛ یعنی همان طور كه بر ابراهیم و آل او صلوات می‌فرستید بر محمّد و آل او نیز صلوات بفرستید و این دو را از هم جدا نسازید و شگفت آن كه در صحیحین و دیگر كتاب‌ها، نامی از صحابه به میان نیامده، در صورتی كه اهل سنت به هنگام فرستادن درود كامل، صحابه را بر آل عطف می‌كنند و می‌گویند: «و علی آله و صحبه» (9)

نکته پایانی
اگر کسی پیدا شد و باز بر این جمله باطل اصرار ورزید و گفت «حسبنا کتاب الله»؛ فقط از قرآن برای من دلیل بیاورید که به غیر پیامبر صلی الله علیه و آله هم می شود صلوات فرستاد این آیات را برای او می خوانیم:
یَأَ ایهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِیرًا * وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِیلاً * هُوَ الَّذِى یُصَلىّ‏ِ عَلَیْكُمْ وَ مَلَئكَتُهُ لِیُخْرِجَكمُ مِّنَ الظُّلُمَتِ إِلىَ النُّورِ  وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا (10)
اى کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد كنید و صبح و شام او را تسبیح گویید. اوست كه با فرشتگان خود بر شما صلوات مى‏فرستد تا شما را از تاریكى‏ها به سوى نور بیرون آورد، و او به مؤمنان مهربان است.
همانگونه که ملاحظه می کنید در این آیات صلوات خدا و ملائکه اش انحصاری به رسول خدا صلی الله علیه و آله نداشته و تمام مومنینی را که اهل ذکر کثیر و تسبیح صبح و شامند را شامل می شود.
با استناد به این آیات و آن روایات است که ما خطاب به اهل بیت عصمت و طهارت عرض کنیم«صلوات الله علیکم» (11) و یا دل رو به کربلا کرده و با دیده اشکبار چنین می گوییم: صلی الله علیک یا ابا عبدالله.(12)

پی نوشت ها:
1. مفاتیح الغیب، ج‏16، ص: 136    2. ر.ک به الشفا بتعریف حقوق المصطفى 2: 191- 192
3. این سخن را عُمَر به زبان راند. صحیح بخاری ج1 ص 37  4. کافی ج1 ص294
  5. آیه 56 سوره احزاب : اى كسانى كه ایمان آورده‏اید بر او درود فرستید و سلام گوئید و تسلیم فرمانش باشید.

6. آیه 64 سوره نحل : ما این كتاب را بر تو نازل نكردیم مگر براى اینكه حقایقى را كه در آن اختلاف كرده‏اند، براى آنان توضیح دهى [تا از آرا، نظریات وسلیقه‏هاى باطلشان نسبت به حقایق دست بردارند] و براى مردمى كه ایمان دارند [مایه‏] هدایت و رحمت باشد
7. صحیح بخاری ج2 ص159 و ج3 ص119 و ج4 ص72 و صحیح مسلم ج1 ص305
8. الصواعق المحرقه، ص 146   9. پایگاه اصلاع رسانی معظم له   10. آیات 41-43 سوره احزاب
11. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه ائمة المومنین  12. همان، زیارت امام حسین علیه السلام (زیارت اول)امید پیشگربخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 نظر دهید »

نماز و فوایدآن

22 آذر 1396 توسط اعظم

 

                                       

 

 

فواید نماز برای سلامتی جسم و روح و افزایش طول عمر
اقامه نماز عموماً به عنوان رفتار و وظیفه ای دینی عنوان می شود اما امروزه با پیشرفت علم پزشکی و تحقیقات مربوط به سلامت، جنبه های علمی تأثیر نماز بر سلامتی کشف شده است.


نماز یک واجب الهی است که خداوند در پنج وعده روزانه مقرر فرموده است و از مهمترین اثرات آن تقرب به خداوند و دریافت رحمت بی کران اوست. خداوند هر فریضه ای را که بر انسان واجب کرده، دارای فواید بسیار زیاد و عامل رشد و تکامل فردی و اجتماعی اوست و دانش بشری به مرور و بامطالعه و تحقیقات علمی گوشه ای از اثرات آن را دریافت کرده وخواهد کرد.

امروزه علم پزشکی دنیا در خصوص سلامت معنوی و نقش نماز، دعا و دینداری در سلامت جسمی، روحی و روانی توفیقاتی کسب کرده است که درمطلب پیش رو گوشه ای از فواید پزشکی نمازبه نقل از ایکنا بیان می شود:

آثار و فواید نماز خواندن در جسم
انجام حرکاتی که در حین نماز خواندن واجب هستند جنبه ی سلامتی هم دارد که در بخش فواید نماز از نظر پزشکی قرار می گیرد.
آثار ایستادن در نماز
باعث تقویت حالت تعادلی بدن و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است می شود، ثابت و خیره شدن چشم ها در نماز به یک نقطه باعث بهبود و رفع نواقصی همچون نزدیک بینی می شود و با تمرکز در نماز،جریان فکر آرام و متعادل می شود.


آثار رکوع 
موجب تقویت ماهیچه های شکم، حفظ دستگاه گوارش و مانع سوءهاضمه و بی اشتهایی می شود و نیز تقویت ماهیچه ستون مهره ها، گردن، دست ها، ساق پا و ران ها.


آثار سجده 
تقویت مهره های گردن عامل مهمی در درمان دیسک و مشکلات ستون فقرات گردن و کمر می شود. افزایش جریان خون مغز باعث قدرت درک و فهم و آرامش فرد و نیز حفظ شادابی، زیبایی و طراوت می گردد.


آثار نشستن 
باعث تقویت عضلات پاها، ران ها و کمک به نفخ معده و روده و بهبود فتق می شود.


رابطه نماز با بارهای الکتریکی و میدان مغناطیس:
در احادیث آمده است که آب وضو را خشک نکنید، دلیل پزشکی آن این است که بدن در برابر سرمایی که حس می کند خود به خود درجه حرارت را بالا می برد تا قسمتهای خیس را خشک کند که همین تحریکات باعث بازشدن منافذ پوست و ورود اکسیژن بیشتر به بافت ها و عضلات زیر پوست می شود که باعث شادابی و نشاط می گردد. بارهای الکتریکی زائد در اثر تحریکات مغناطیسی و الکتریکی اطراف ما همچون نیروگاه های برق، موبایل، تلویزیون و سشوار بر امواج مغزی تاثیر می گذارد که این اثرات در نواحی که تحریکات عصبی بیشتری دارد خطرات جدی تری را باعث می شود و این نواحی دقیقا همان نواحی شست وشوی وضو است(سر، صورت، دست، مچ دست و پا) که بهترین و ارزان ترین و بی خطرترین راه برای دفع این امواج زائد، آب است و در وضو باعث انتقال بارهای ساکن از بدن به اطراف می شود.

بنا به تحقیقات پروفسور لای، امواج مغناطیسی خارجی به DNA سلول های مغزی آسیب می زند و در طول روز مغز در برابر میدان های مغناطیسی بیرونی ناشی از امواج و نیروگاه ها و از طرفی میدان مغناطیسی زمین قرار می گیرد که به شدت برای مغز مضر است، وقتی انسان در نماز رو به قبله می ایستد و در هنگام سجده، میدان مغناطیسی بدن و زمین برهم منطبق شده و مثل رسانا باعث دفع مواد الکتریسته از سر به زمین می شود.

همچنین بخوانید : دلیل خواندن سوره حمد در نماز چیست؟

فواید نماز برای سلامتی و درمان بیماری ها
مهمترین فواید نماز بر سلامت جسم و بدن انسان

اثرات نماز در درمان اضطراب و افسردگی 
بیماران افسرده ،مرحله خواب REM آنان، نسبت به افراد عادی بیشتر است یعنی زمان بیشتری را در مرحله REM به سر می برند که این باعث دیدن خواب های آشفته و پریشان می شود.این افزایش مدت خواب REM در ساعات نزدیک صبح به وقوع می پیوندد که اثرات بیدار شدن برای نماز صبح باعث می شود که فرد از ورود به مرحله REM بازداشته شود وموجب کوتاه شدن آن و درمان افسردگیگردد. (درمان های دارویی رایج ضدافسردگی سه حلقه ای از طریق کاهش مرحله REM خواب، باعث درمان می شود)


اثرات نماز بر شادابی و نشاط و جلوگیری از استرس و فشار عصبی 
بیدار شدن برای نماز صبح و در ساعات سحرگاهی و انجام عبادت در این موقع، عامل افزایش هورمون کورتیزول وحالت شادی و نشاط سرمست کننده می شود که بر زندگی روزانه نماز گزار بسیار موثر است و باعث افزایش مقاومت بدن در برابر استرس ها و فشارهای روحی و روانی است که این در مضامین عرفانی تحت عنوان اسرار سحر بیان شده است.


تاثیرات هورمون ملاتونین در بیداری نماز شب و سحرگاه 
بر طبق تحقیقات دکتر مدحت الشامی پزشک مصری، میزان ترشح ملاتونین در شب و سحر نیاز به هیچ دارویی ندارد به جز انجام عبادات و نیایش و دوری از گناهان که باعث آرامش روحی و روانی می شود و به تبع آن تاثیرات مثبت بر جسم و روان می گذارد. بیشترین حالت اورژانسی بیماری قلب پنج تا نه صبح است که با بیدار شدن در نماز صبح ترشح ملاتونین حداکثرشده و باعث جلوگیری از عوارض قلبی می شود.


تاثیر ملاتونین در پیشگیری و درمان سرطان های پروستات و سینه 
افزایش هورمون ملاتونین در اثر بیداری برای نماز صبح موجب مقابله با اثرات فری رادیکال ها و جلوگیری از پیری زودرس آلزایمر و پارکینسون می شود.

افزایش هورمون ملاتونین در نماز شب باعث حفظ سلول های مغز و شکوفایی نیروی فکر و اندیشه و افزایش توان گلبول های سفید در مکانیسم دفاعی بدن و در برابر کلسترول و تنگی عروق می شود. افزایش هورمون ملاتونین در نماز شب و صبح باعث حفاظت سلو ل های چشم شده و از کدر شدن عدسی یا کپسول جلوگیری می کند چنان که امام صادق (ع)فرمود:نماز شب دید انسان را زیاد می کند.

افزایش هورمون ملاتونین در نماز شب و صبح افزایش ترشح اندورفین ها و آنکفالین ها که عامل تنظیم خواب و ریلکسیشن بدن است را موجب می شود. گاز اوزن و تاثیرات شگرف درمانی آن از نظر علم پزشکی ثابت شده است که این گاز در زمان طلوع فجر تا طلوع خورشید از سطوح بالای آسمان به زمین می آید و اثرات مفید درمانی بر قلب و عروق، پوست، ریه و … دارد و این مهمترین خاصیت عبادت و بیداری در بین الطلوعین است.


تاثیر نماز بر طول عمر انسان 
افزایش هورمون هائی همچون کورتیزول، ملاتونین و دوپامین در بیداری نماز شب و سحر باعث سلامتی و طول عمر می شود.

 نظر دهید »

احادیـث از امام حسین علیه السلام

22 آذر 1396 توسط اعظم

 

                                             

 

چهل حدیث نورانی از امام حسین(ع)

. شناخت خداوند و عبادت او
«اَيّهَا النّاسُ! إِنّ اللّهَ جَلّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ».

امام حسين (ع) فرمود: «اى مردم! خداوند بندگان را آفريد تا او را بشناسند، آن‏گاه كه او را شناختند، پرستش كنند و آن‏گاه كه او را پرستيدند، از پرستش غير او بى‏ نياز شوند».

(بحار الانوار، ج ۵ ص ۳۱۲ ح۱ )

​
۲. يافتن خداوند
«مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الّذِى فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ؟».

امام حسين (ع) فرمود: «پروردگارا! آن كه تو را نيافت، چه يافت و آن كه تو را يافت، چه از دست داد؟».

(بحار الانوار، ج ۹۵ ص ۲۲۶ ح۳ )


۳. خداوند، مراقب انسان‏
«عَمِيَتْ عَيْنٌ لاَ تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيباً».

امام حسين (ع) فرمود: «چشمى كه تو را مراقب خويش نبيند، كور است».

(بحار الانوار، ج ۹۵ ص ۲۲۶ ح۳ )


۴. عبادت تجار، بندگان و آزادگان‏
«إِنّ قَوْماً عَبَدُوا اللّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التّجّارِ وَ إِنّ قَوْمَاً عَبَدُوا اللّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنّ قَوْمَاً عَبَدُوا اللّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الاَحْرَارِ وَ هِىَ اَفْضَلُ الْعِبَادَةِ».

امام حسين (ع) فرمود: «گروهى خدا را از روى ميل به بهشت عبادت مى‏كنند، كه اين عبادت تجارت‏كنندگان است و گروهى خدا را از ترس دوزخ مى‏پرستند و اين عبادت بردگان است، و گروهى خدا را به سبب شايستگى مى‏پرستند، و اين عبادت آزادگان است كه برترين عبادت است».

(تحف العقول، ص ۲۷۹ ح۴ )


۵. پاداش عبادت حقيقى خداوند
«مَنْ عَبَدَ اللّهَ حَقّ عِبَادَتِهِ آتاهُ اللّهُ فَوْقَ اَمَانِيهِ وَ كِفَايَتِهِ».

امام حسين (ع) فرمود: «هركس حق معبوديت خدا را به‏جا آورد، خداوند بيش از حدّ انتظار و كفايتش به او عطا مى‏ كند».

(بحار الانوار، ج ۶۸ ص ۱۸۴ ح۴۴ )


۶. زيان‏كار
«لَقَدْ خَابَ مَنْ رَضِىَ دُونَكَ بَدَلاً».

امام حسين (ع) فرمود: «هركس به غير تو دل ببندد، زيان كرده است».

(بحار الانوار، ج ۹۵ ص ۲۱۶ ح۳ )


۷. ستايشگران خداوند
«مَا خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَىْ‏ءٍ إِلا وَ لَهُ تَسْبِيحٌ يَحْمَدُ بِهِ رَبّهُ».

امام حسين (ع) فرمود: «خداوند هيچ موجودى را نيافريد، جز آن‏كه براى او تسبيحى قرارداد تا با آن خدا را ستايش كند».

(بحار الانوار، ج ۶۱ ص ۲۹ ح۸ )


۸. دوستى خداوند، سرمايه انسان‏
«خَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبّكَ نَصِيباً».

امام حسين (ع) فرمود: «پروردگارا! كسى كه از محبّت خود بهره‏مندش نكردى، زيان كرده است».

(بحار الانوار، ج ۹۵ ص ۲۲۶ ح۳ )


۹. اشك چشم و ترس دل، رحمت خداوند
«بُكَاءُ الْعُيُونِ وَ خَشْيَةُ الْقُلُوبِ رَحْمَةٌ مِنَ اللّهِ».

امام حسين (ع) فرمود: «گريستن چشم‏ها و ترسيدن قلب‏ها، رحمتى از جانب خداست».

(مستدرك الوسائل، ج ۱۱ ص ۲۴۵ ح۳۵ )


۱۰. دوستى اهل بيت سبب ريزش گناهان‏
«إِنّ حُبّنَا لَتُسَاقِطُ الذّنُوبَ كَمَا تُسَاقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ».

امام حسين (ع) فرمود: «محبّت ما اهل بيت سبب ريزش گناهان است، چنان‏كه باد، برگ درختان را مى‏ريزد».

(حياة الامام الحسين، ج ۱ ص۱۵۶ )


۱۱. اهل بيت(ع)، معلمان ملائكه‏
«اَىّ شَىْ‏ءٍ كُنْتُمْ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللّهُ عَزّوَجَلّ آدَمَ (ع)؟ قَالَ كُنّا اَشْبَاحَ نُورٍ نَدُورُ حَوْلَ عَرْشِ الرّحْمنِ فَنُعَلّمُ لِلْمَلاَئِكَةِ التّسْبِيحَ وَ التّهْلِيلَ وَ التّحْمِيدَ».

از امام حسين (ع) پرسيده شد: «قبل از اين‏كه خداوند عزّوجل آدم (ع) را خلق كند، شما چه چيزى بوديد؟ فرمود: ما شبح‏هايى از نور بوديم كه بر گرد عرش خدا مى‏چرخيديم و به ملائكه درس تسبيح و توحيد و ستايش خدا را مى‏آموختيم».

(بحار الانوار، ج ۵۷ ص ۳۱۱ ح۱ )


۱۲. اهل‏بيت(ع)، اهل سرّ خدا
«نَحْنُ الّذِينَ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ وَ بَيَانُ مَا فِيهِ وَ لَيْسَ عِنْدَ اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مَا عِنْدَنَا لاَِنّا اَهْلُ سِرّ اللّهِ».

امام حسين (ع) فرمود: «ما كسانى هستيم كه علم قرآن، و بيان آنچه در آن است، نزد ماست، و آنچه در نزد ماست نزد هيچ‏يك از آفريدگان خدا نيست، زيرا ما محرم راز خداييم».

(بحار الانوار، ج ۴۴ ص ۱۸۴ ح۱۱ )


۱۳. مخلوقات، مأمور به اطاعت از اهل بيت(ع)
«وَ اللّهِ مَا خَلَقَ اللّهُ شَيْئاً إِلا وَ قَدْ اَمَرَهُ بِالطّاعَةِ لَنَا».

امام حسين (ع) فرمود: «سوگند به خدا كه خداوند هيچ موجودى را نيافريد، مگر آن‏كه او را به اطاعت از ما، امر كرد».

(بحار الانوار، ج ۴۴ ص ۱۸۱ ح۱ )


۱۴. دوستى اهل بيت(عليهم السلام)
«مَنْ اَحَبّنَا كَانَ مِنّا اَهْلَ الْبَيتِ».

امام حسين (ع) فرمود: «كسى كه ما را دوست بدارد، از ما اهل بيت است».

(نزهة النّاظر و تنبيه الخاطر، ص ۸۵ ح۱۹ )


۱۵. تهيدستى و كشته شدن شيعيان‏
«وَ اللّهِ الْبَلاَءُ وَ الْفَقْرُ وَ الْقَتْلُ اَسْرَعُ إِلَى مَنْ اَحَبّنَا مِنْ رَكْضِ الْبَرَاذِينِ، وَ مِنَ السّيْلِ إِلىَ صِمْرِهِ».

امام حسين (ع) فرمود: «به خدا سوگند، فقر و قتل به سوى دوستان ما، از حركت اسبان تيزپا و جريان سيل در مسيرش، سريعتر است».

(بحار الانوار، ج ۶۴ ص ۲۴۹ ح۸۵ )


۱۶. پرهيز از خيانت و مكر و نيرنگ‏
«إِنّ شِيعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهمْ مِنْ كُلّ غِشّ وَغَلّ وَدَغَلٍ».

امام حسين (ع) فرمود: «شيعه ما كسى است كه دلش از هرگونه خيانت و نيرنگ و مكرى پاك است».

(بحار الانوار، ج ۶۵ ص ۱۵۶ ح۱۰ )


۱۷. امام حسين(ع) و امام زمان(عج)
«لَوْ اَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ اَيّامَ حَيَاتِى».

امام حسين (ع) فرمود: «اگر زمان حضرت مهدى را درك مى‏كردم، تمام عمر خدمتگزارش بودم».

(عقد الدّرر، ص‏۱۶۰)


۱۸. حسين(ع)، كشته اشك‏ها
«اَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ، لا يَذْكُرُنِى مُؤْمِنٌ إِلا بَكَى».

امام حسين (ع) فرمود: «من كشته اشكهايم، مؤمنى مرا ياد نكند، مگر آن‏كه به گريه مى‏افتد».

(كامل الزيارات، ص ۱۱۷ ح۶ )


۱۹. پاداش زائر امام حسين(ع)
«مَنْ زَارَنِى بَعْدَ مَوْتِى زُرْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ إِلا فِى النّارِ لاَخْرَجْتُهُ».

امام حسين (ع) فرمود: «هركه مرا پس از مرگم، زيارت كند، روز قيامت زيارتش مى‏ كنم و اگر در آتش هم باشد، او را بيرون مى‏ آورم».

(المنتخب للطريحى، ص۶۹ )


۲۰. خوش‏خلقى و سكوت‏
«اَلْخُلْقُ الْحَسَنُ عِبَادَةٌ وَ الصّمْتُ زَيْنٌ».

امام حسين (ع) فرمود: «خوش‏خويى، عبادت است و سكوت، زينت».

(تاريخ اليعقوبى، ج ۲ ص۲۶۴ )


۲۱. تأخير در مرگ و افزايش روزى با صله رحم‏
«مَنْ سَرّهُ اَنْ يُنْسَاَ فِى اَجَلِهِ وَ يُزَادَ فِى رِزْقِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ».

امام حسين (ع) فرمود: «كسى كه دوست دارد اجلش به تأخير افتد و روزى ‏اش افزايش يابد، صله رحم به‏ جا آورد».

(بحار الانوار، ج ۷۱ ص ۹۱ ح۵ )


۲۲. عرضه اعمال به خداوند
«إِنّ اَعْمَالَ هَذِهِ الاُمّةِ مَا مِنْ صَبَاحٍ إِلا وَ تُعْرَضُ عَلَى اللّهِ عَزّوَجَلّ».

امام حسين (ع) فرمود: «همانا اعمال امّت، هر بامدادان بر خداوند عرضه می ‏شود».

(بحار الانوار، ج ۷۰ ص ۳۵۳ ح۵۴ )


۲۳. جلب رضايت مردم با نارضايتى خداوند
«مَنْ طَلَبَ رِضَى النّاسِ بِسَخَطِ اللّهِ وَكَلَهُ اللّهُ إِلىَ النّاسِ».

امام حسين (ع) فرمود: «كسى كه براى جلب رضايت مردم، موجب غضب خدا شود، خداوند او را به مردم وا مى‏ گذارد».

(بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۲۶ ح۸ )


۲۴. گذشت در حال قدرت‏
«إِنّ اَعْفَى النّاسِ مَنْ عَفَا عَنْ قُدْرَةٍ».

امام حسين (ع) فرمود: «باگذشت‏ ترين مردم كسى است كه با وجود قدرت، گذشت كند».

(بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۲۱ ح۴ )


۲۵. سخن كاهنده ارزش‏
«لاَ تَقُولُوا بِاَلْسِنَتِكُمْ مَا يَنْقُصُ عَنْ قَدْرِكُمْ».

امام حسين (ع) فرمود: «چيزى كه از ارزشتان بكاهد، بر زبان جارى نكنيد».

(جلاء العيون، ج ۲ ص۲۰۵ )


۲۶. اثر تنگ‏دستى، بيمارى و مرگ‏
«لَوْلاَ ثَلاَثَةٌ مَا وَضَعَ ابْنُ آدَمَ رَأسَهُ لِشَىْ‏ءٍ اَلْفَقْرُ وَ الْمَرَضُ وَ الْمَوتُ».

امام حسين (ع) فرمود: «اگر سه چيز نبود، آدمى سرش را در برابر هيچ چيز فرود نمى‏ آورد؛ تنگ‏دستى، بيمارى و مرگ».

(نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص ۸۵ ح۴ )


۲۷. غفلت از گناه خويشتن‏
«إِيّاك اَنْ تَكُونَ مِمّنْ يَخَافُ عَلَى الْعِبَادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَيَاْمَنُ الْعُقُوبَةَ مِنْ ذَنْبِهِ».

امام حسين (ع) فرمود: «مبادا از كسانى باشى كه از گناه ديگران بيمناكند، و از كيفر گناه خود آسوده خاطرند».

(تحف العقول، ص۲۷۳ )


۲۸. برطرف‏كردن گرفتارى مؤمن‏
«مَنْ نَفّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرّجَ اللّهُ عَنْهُ كُرَبَ الدّنيَا وَ الاخِرَةِ».

امام حسين (ع) فرمود: «هركه گرفتارى مؤمنى را برطرف كند، خداوند گرفتاريهاى دنيا و آخرتش را برطرف مى‏كند».

(بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۲۲ ح۵ )


۲۹. مرگ با عزّت و زندگى با ذلّت‏
«مَوْتٌ فِى عِزّ خَيْرٌ مِنْ حَيَاةٍ فِى ذُلّ».

امام حسين (ع) فرمود: «مرگ با عزت برتر از زندگى با ذلّت است».

(بحار الانوار، ج ۴۴ ص ۱۹۲ ح۴ )


۳۰. همسانى گفتار و عمل‏
«إِنّ الْكَريِمَ إِذَا تَكَلّمَ بِكَلاَمٍ، يَنْبَغِى اَنْ يُصَدّقَهُ بِالْفِعْلِ».

امام حسين (ع) فرمود: «بزرگوار كسى است، كه گفتارش با عملش يكى باشد».

(مستدرك الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ )

                                                        
۳۱. دشمنى با على(ع) نشانه نفاق‏
«مَا كُنّا نَعْرِفُ الْمُنَافِقِينَ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللّهِ (ص) إِلا بِبُغْضِهِمْ عَلِيّاً وَ وُلْدَهُ».

امام حسين (ع) فرمود: «ما در عهد رسول خدا (ص) منافقان را نمى‏شناختيم، جز در دشمنى آنها با على و اولادش».

(عيون أخبار الرّضا، ج ۲ ص ۷۲ ص۳۰۵ )


۳۲. اثر پذيرش هديه‏
«مَنْ قَبِلَ عَطَاءَكَ، فَقَدْ اَعَانَكَ عَلَى الْكَرَمِ».

امام حسين (ع) فرمود: «آن‏كس كه هديه تو را بپذيرد، تو را در بزرگوارى كمك كرده است».

(بحار الانوار، ج ۶۸ ص ۳۵۷ ح۲۱ )


۳۳. نجات از آتش با گريه از ترس خدا
«اَلْبُكَاءُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ نَجَاةٌ مِنَ النّارِ».

امام حسين (ع) فرمود: «گريه از ترس خدا، باعث نجات از آتش جهنّم است».

(مستدرك الوسائل، ج ۱۱ ص ۲۴۵ ح۳۵ )


۳۴. اثر خردمندى و يقين به مرگ‏
«لَوْ عَقَلَ النّاسُ وَ تَصَوّرُوا الْمَوْتَ لَخَرِبَتِ الدّنيَا».

امام حسين (ع) فرمود: «اگر مردم خردمند مى‏شدند و مرگ را باور مى‏داشتند، دنيا ويران مى‏گشت».

(إحقاق الحق، ج ۱۱ ص۵۹۲ )


۳۵. گناهى آسانتر از پوزش‏
«رُبّ ذَنْبٍ اَحْسَنُ مِنَ الاِعْتِذَارِ مِنْهُ».

امام حسين (ع) فرمود: «چه بسا گناهى كه نيكوتر از پوزش است».

(بحار الانوار، ج ۵۷ ص ۱۲۸ ح۱۱ )


۳۶. غيبت، خورش سگ‏هاى دوزخ‏
«كُفّ عَنِ الْغَيْبَةِ فَإِنّهَا إِدَامُ كِلابِ النّارِ».

امام حسين (ع) فرمود: «از غيبت بپرهيز، كه خورش سگهاى دوزخ است».

(بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۱۷ ح۲ )


۳۷. نهى از منكر
«لا يَنْبَغِى لِنَفْسٍ مُؤْمِنَةٍ تَرَى مَنْ يَعْصِى اللّهَ فَلا تُنْكِرُ عَلَيْهِ».

امام حسين (ع) فرمود: «سزاوار نيست كه مؤمن، گناهكارى را ببيند و او را از گناه باز ندارد».

(كنز العمّال، ج ۳ ص ۸۵ ح۵۶۱۴ )


۳۸. اثر نافرمانى خداوند
«مَنْ حَاوَلَ اَمْراً بِمَعْصِيَةِ اللّهِ كَانَ اَفْوَتَ لِمَا يَرْجُوا وَ اَسْرَعَ لِمَا يَحْذَرُ».

امام حسين (ع) فرمود: «كسى كه با نيرنگ و معصيت خدا، در پى به‏دست آوردن چيزى رود، كمتر به آنچه اميد دارد مى‏رسد، و زودتر به آنچه مى‏ترسد، دچار مى‏شود».

(بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۲ ح۱۹ )


۳۹. خير فراوان در پنج چيز
«خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ لَمْ يَكُنْ فِيهِ كَثِيرُ مُسْتَمْتِعٍ: اَلْعَقْلُ، وَ الدّينُ وَ الاَدَبُ، وَ الْحَيَاءُ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ».

امام حسين (ع) فرمود: «پنج چيز است كه در هركسى نباشد، خير زيادى در او نيست: عقل، دين، ادب، حيا و خوش‏خويى».

(حياة الامام الحسين(ع)، ج ۱ ص۱۸۱ )


۴۰. پيروى از حق و كمال عقل‏
«لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ إِلا بِاتّبَاعِ الْحَقّ».

امام حسين (ع) فرمود: «عقل جز با پيروى از حق، كامل نمى‏شود».

(أعلام الدين، ص۲۹۸ )

 نظر دهید »

نماز اول وقت

12 آذر 1396 توسط اعظم

 

                                                  کلید آسمانھا در نماز است
                                               بدان معراج ما اندر نیاز است   
                                           اگر خواھی رسی روزی به وصلش
                                           ھمه تقریب حق اندر نماز است 

 

 

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 33
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

لبیک یا حسین علیه السلام

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کوه ها در مکه
  • قران و معجزاتش
  • نماز و فواید آن
  • احادیـث از امام حسین علیه السلام
  • نماز
  • سند 2030
  • اخلاق
  • اعجاز
  • معجزات
  • زیاده روی در معجزات
  • (سحر)
  • مسلمان شدن «اسعد بن زراره»
  • معجزه روحانی
  • یک معجزه گویا
  • قرآن و پیدایش جهان
  • داستان قران
  • مفهوم انتظار
  • توحید
  • سلام
  • یلدا
  • سلام قرآنی
  • شعر
  • زندگینامه آیت الله العظمی محمدتقی بهجت فومنی
  • یا مهدی
  • یا مهدی
  • قلم قرآنی
  • ماجرای زینب
  • ایران قوی
  • غرب زده ها
  • شهید آوینی
  • خواب
  • دهه هشتادی ها
  • هفته بسیج
  • ایام فاطمیه
  • حاج قاسم سلیمانی
  • لیله الرغائب
  • 22 بهمن
  • شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
  • نماز ماه رجب
  • رهبرم-سید-علی-خامنه-ای
  • نهج‌البلاغه
  • یا صاحب الزمان ادرکنی
  • عید مبعث
  • دهه هشتادی
  • ولادت امام حسین علیه السلام
  • ولادت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام
  • داستان
  • یا مهدی عج
  • ولادت علی اکبر(ع)
  • ثبت نام
  • پروردگارم سپاسگزارم
  • حدیث
  • تدبر در آیات قرآن
  • یا مهدی ادرکنی
  • حال خوب
  • تلنگرانه
  • سال تحویل
  • سال 1402 عشق فقط رهبرم سید علی خامنه ای
  • روزهای پایانی سال 1401
  • ماه رمضان
  • معرفی کتاب
  • حکم سفر در ماه رمضان
  • سه ساعت گرانبها در رمضان
  • شیخ رجبعلی خیاط
  • شهدا
  • خدا
  • میلاد کریم اهل بیت علیهم السلام
  • شهادت امیر المومنین علی علیه السلام
  • شب احیا
  • روز قدس
  • راهپیمایی
  • شهادت امام صادق علیه السلام
  • رحلت حضرت امام خمینی ره
  • عید غدیر خم
  • محرم
  • حجاب
  • اربعین حسینی
  • آخر ماه صفر
  • جنگ شناختی
  • ماه رجب
  • حضور در انتخابات
  • ۲۲بهمن
  • انتخابات مجلس دوازدهم و خبرگان۱۴۰۲
  • ما ملت شهادتیم
  • شهید جمهور
  • انتخابات
  • رئیس جمهور جدید

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس