آیت الله العظمی محمدتقی بهجت فومنی
محمدتقی بهجت فومنی
تولد
محمدتقی بهجت در شب جمعه ۲ شهریور ۱۲۹۵، برابر با ۲۵ شوال ۱۳۳۴ هجری قمری در خانوادهای دیندار، در شهر فومن واقع در استان گیلان، چشم به جهان گشود.[۱] کربلایی محمود، پدر وی، از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و در ضمن اشتغال به کسب و کار، به رتق و فتق امور مردم میپرداخت و اسناد و قبالههای محلی به گواهی وی میرسید.[۶] پدرش همچنین از ذوق ادبی برخوردار بوده و در رثای اهل بیت به ویژه حسین بن علی شعر میسرود.[۱][۶]
نامگذاری
دربارهٔ نام بهجت خاطرهای از یکی از نزدیکان وی نقل شدهاست:[۷][۶][۸][۹]
پدر ایشان در سن ۱۶–۱۷ سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری میافتد و حالش بد میشود به گونهای که امید زنده ماندن او از بین میرود وی میگفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت: «با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمدتقی است.»
تا اینکه با آن حالت خوابش میبرد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان میکند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار میشود و حالش رو به بهبودی میرود و بالاخره کاملاً شفا مییابد. چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج میگیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملاً از یاد میبرد. بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی میگذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی سومین فرزندش متولد میشود، اسمش را محمدحسین میگذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت میکند به یاد آن سخن که در دوران بیماری اش شنیده بود میافتد، و وی را «محمدتقی» نام مینهد، ولی وی در کودکی در حوض آب میافتد و از دنیا میرود، تا اینکه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره «محمدتقی» نام میگذارد، و بدینسان نام بهجت مشخص میگردد.
از کودکی تا آغاز نوجوانی
نوجوانی محمدتقی بهجت
نخستین رویداد مهم در زندگی وی، از دست دادن مادر در شانزده ماهگی بود.[۱][۶] تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه ملاحسین کوکبی فومنی واقع در فومن گذراند و در همان شهر به تحصیل مقدمات علوم اسلامی در حوزه علمیه پرداخت.[۱][۱۰] زیر نظر استادانی همچون شیخ احمد سعیدی فومنی دروس حوزوی را کنار برخی متون ادبیات فارسی همچون بوستان سعدی، گلستان سعدی و کلیله و دمنه فراگرفت.[۱]
تحصیل در کربلا
در ۱۳ سالگی پدرش که شوق وی به کسب علم را دید، او را همراه یکی از دوستان متمکّنش که قصد تشرف به عتبات عالیات داشت، به کربلا فرستاد. محمدتقی در سفر اول موفق به خروج از مرز نشد و مأموران مرزی به بهانه عدم همراهی والدین یا نداشتن جواز خروج، از ورودش به عراق جلوگیری کردند. اما چندی بعد، در جمادیالثانی سال ۱۳۴۸ ق.(۱۳۰۸ خورشیدی) در حالی که چند ماه بیشتر تا ۱۴ سالگی فاصله نداشت موفق به خروج از کشور شد.[۲][۱۰] محمدتقی به منزل عمویش که در آن زمان مقیم کربلا بود، وارد شد و پس از حدود یک سال به مدرسه[کدام؟] رفت و در حجره ساکن شد. محمدتقی در این سالها ادبیات عرب و بخشی از کتابهای فقه و اصول را خواند و در سال دوم سکونتش در کربلا، نزد جعفر حائری فومنی و با حضور پدر که به کربلا آمده بود، معمم شد.[۲]
تحصیل در نجف
بهجت، پس از چهار سال حضور در کربلا، در سال ۱۳۵۲. ق برابر با ۱۳۱۲ عازم نجف شد.[۱۱] او در حوزه علمیه نجف نخست بخشهای پایانی سطح عالی علوم حوزوی را در محضر استادانی همچون مرتضی طالقانی، هادی میلانی، ابوالقاسم خویی، علی محمد بروجردی و سید محمود حسینی شاهرودی به پایان رساند و سپس وارد دروس خارج فقه و اصول شد. برای تحصیل در دروس خارج، در محضر استادان طراز اول نجف همچون آقا ضیاءالدین عراقی و میرزای نائینی در اصول و محمدکاظم شیرازی در فقه بود. سپس به حوزه درسی محمدحسین غروی اصفهانی (مشهور به کمپانی اصفهانی) پیوست و سالها ماندگار شد.[۱۱] همچنین از محضر درس ابوالحسن اصفهانی بهره برد. محمدتقی علاوه بر فقه و اصول، به فلسفه و علوم عقلی نیز توجه داشت. بدینرو کتابهای مهم فلسفه مانند الاشارات و التنبیهات ابن سینا و اسفار ملاصدرا را نزد سید حسین بادکوبهای فراگرفت.[۱۱]
با تدریس دروس، از فضلا و مدرسین سطوح عالی حوزه شد. همکاری با شیخ عباس قمی در تألیف کتاب سفینةالبحار از دیگر فعالیتهای علمی و معرفتی وی در آن سالها بود.[۱۱]
وی در حدود ۲۸ سالگی به درجه اجتهاد رسیده بود.[۱۲]
استادان
دو چهره برجستهٔ علمی و معنوی حوزهٔ نجف تأثیر عمیقتری بر شخصیت محمدتقی بهجت گذاشتند: غروی اصفهانی (مشهور به کمپانی) و سید علی قاضی. وی سالها از محضر غروی اصفهانی بهره برد و در محضر درس او، پیوسته آموخت و نقد کرد و پیش رفت؛ بدان حد که در زمرهٔ بهترین شاگردان او درآمد.[نیازمند منبع]
او دربارهٔ محمدحسین غروی اصفهانی میگوید:(به نقل از مصباح)
مرحوم آقا شیخ محمد حسین طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای علمی اش توجه میکرد تصور میکرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامههای عبادی ایشان اطلاع پیدا میکرد فکر میکرد غیر از عبادت به کاری نمیپردازد.[۱۳][۱۴]
لقب فاضل گیلانی
همچنین عارف نامی میرزا علی قاضی تأثیر بسیاری بر روش عرفانی و کسب مراتب معنوی او گذاشت. به واقع وی با ورود به نجف اشرف در سن هیجده سالگی، گمشدهٔ خویش را در وجود او یافت و سالها در محضرش، شاگردی کرد. سید علی قاضی نیز به این شاگرد خود عنایات ویژه داشت و از سر صمیمیت و محبت، او را «فاضل گیلانی» خطاب میکرد.[۳]
اشتغال شدید و شبانهروزی به تحصیل و تهذیب، گاهی وی را در بستر کسالت و بیماری میافکند. از همین روی، هر از گاه باید به کاظمین و سامرا و کربلا میرفت تا ضمن تغییر آبوهوا، جسم نحیف خود را از آسیبهای بیشتر مصون نگه دارد.[۱۱]
بازگشت به ایران
محمد تقی بهجت - ۱۳۲۴ خورشیدی - نجف اشرف
محمدتقی بهجت پس از شانزده سال اقامت در عراق در سال ۱۳۲۴ ش. (۱۳۶۴ ق.) به توصیه پزشکان و به دلیل بیماری به ایران بازگشت.[۱۵][۱۶] مدت چندانی نگذشته بود که به پیشنهاد خواهر بزرگترش ازدواج کرد. چند ماهی را در فومن ماند تا اینکه تصمیم گرفت دوباره به حوزهٔ علمیهٔ نجف برود. اما این بار بر آن شد که در مسیر راه و همزمان با پرداختن به امور گذرنامه، چندی در شهر قم ساکن شود، تا با حوزه علمیه قم آشنایی بیشتری پیدا کند، سپس عازم نجف گردد. بدینرو در شوال سال ۱۳۶۴ ق. برابر با ۱۳۲۴ خورشیدی، عازم قم شد.[۱۵] بیش از چندی از حضورش در قم نگذشته بود که در ۲۸ صفر سال ۱۳۶۵ ق.، برابر با سال ۱۳۲۵ ش. پدر خود را نیز از دست داد.[۱۵] ماههای سکونت در قم با خبرهایی ناگوار که از نجف میرسید، همراه بود؛ درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی در ذیالحجه ۱۳۶۵ ه. ق؛ و میرزا علی قاضی در ربیعالاول ۱۳۶۶ ق. او را به سوگ نشاند.[۱۵]
اقامت در قم
این اخبار و فوت پدر، وی را برآن داشت که در شهر قم سکنی گزیند و در آنجا تحصیلات خود را با حضور در جلسات درس خارج کوه کمری و بروجردی (که چند ماهی از حضورش در حوزه علمیه قم نمیگذشت) ادامه دهد. وی در زمرهٔ برجستهترین افراد حاضر در درس آن مرجع قرار گرفت و خیلی زود بهعنوان یکی از مهمترین و دقیقترین مستشکلان درس او شناخته و انگشتنما شد. بدین روی، لب از نقد و اشکال علمی بست تا به چشم نیاید و بدو توجه نشود.[۱۷]
مصباح یزدی، در این باره میگوید:
آیتالله بهجت از همان زمانی که بروجردی در قم درس شروع کرده بودند از شاگردان برجسته و از مُستَشکِلین معروف و مبرّز درس ایشان بودند. معمولاً استادانی که درس خارج میگویند، در میان شاگردانشان یکی دو سه نفر هستند که ضمن اینکه بیش از همه مطالب را ضبط میکنند احیاناً اشکالاتی به نظرشان میرسد که مطرح و پیگیری میکنند تا مسائل کاملاً حل شود. اینان از دیگران دقیقترند، و اشکالاتشان علمیتر و نیاز به غور و بررسی بیشتری دارد، و ایشان در آن زمان چنین موقعیتی را در درس مرحوم آیتالله بروجردی داشتند.[۱۸]
او تا پایان عمر در شهر قم زندگی کرد.[۱۵]
اسامی استادان
اساتید خارج فقه و اصول[۹]
سید ابوالحسن اصفهانی
آقا ضیاءالدین عراقی
میرزای نائینی
محمدحسین غروی اصفهانی
محمدکاظم شیرازی
سید حسین طباطبایی بروجردی
اساتید اخلاق و عرفان[۹]
سید علی قاضی
مرتضی طالقانی
اساتید فلسفه[۹]
مرتضی طالقانی
سید حسین بادکوبهای
درگذشت
تشییع جنازه آیت الله محمد تقی بهجت در قم
محمدتقی بهجت در ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه روز یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ در سن ۹۲ سالگی به علت ایست قلبی درگذشت.[۴] جنازه وی پس از تشییع انبوه مردم و اقامه نماز بر آن توسط جوادی آملی در حرم فاطمه معصومه (در مسجد بالاسر) دفن شد.[۵]
در پی درگذشت وی شخصیتهای سیاسی مانند سید علی خامنهای، هاشمی رفسنجانی و رئیسجمهور وقت (احمدینژاد) و سایر مسئولان عالیرتبه نظام، مراجع تقلید (سیستانی، طباطبائی قمی، مکارم شیرازی، صافی، موسوی اردبیلی، نوری همدانی، سبحانی، مظاهری، گرامی، ملکوتی، علوی گرگانی، …) و بزرگان حوزه و مراکز و مجامع دینی و فرهنگی پیام تسلیت فرستادند.[۱۹]
منبع :
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C_%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA