لبیک یا حسین علیه السلام

  • خانه 

یا مهدی ادرکنی

26 اسفند 1401 توسط اعظم

گفتم که روی خوبت،از من چرا نهان است؟

گفتا:تو خود حجابی،ورنه رخم عیان است!

🌺🌺🌺🌺

گفتم که از که پرسم،جانا نشان کویت؟

گفتا: نشان چه پرسی،آن کوی بی نشان است!

🌺🌺🌺🌺

گفتم مرا غم تو،خوشتر ز شادمانی

گفتا:که در ره ما،غم نیز شادمان است!

🌺🌺🌺🌺

گفتم که سوخت جانم،از آتش نهانم

گفت آنکه سوخت او را،کی نادیا فغان است!

🌺🌺🌺🌺

گفتم:فراق تا کی؟گفتا که تا تو هستی!

گفتم:نفس همین است؟گفتا سخن همان است!

🌺🌺🌺🌺

گفتم که حاجتی هست،گفتابخواه از ما!

گفتم:غمم بیفزا،گفتا که رایگان است

🌺🌺🌺🌺

گفتم:ز (فیض) بپذیر،این نیم جان که دارد

گفتا: نگاه دارش،غمخانهٔ تو جان است

 

 نظر دهید »

تدبر در قرآن

24 اسفند 1401 توسط اعظم

سوره آل عمران

 

لَن تَنَالُواْ ٱلۡبِرَّ حَتَّىٰ تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن

شَيۡءٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٞ (٩٢)

 

هرگز به [حقيقتِ ] نيكى [به طور كامل] نمى رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد؛ و آنچه از هر چيزى انفاق مى كنيد [خوب يا بد، كم يا زياد، به اخلاص يا ريا] يقيناً خدا به آن داناست.

 

در این آیه به یکى از طرق وصول به حقیقت ایمان و مقام برّ و نیکوکارى اشاره مى کند; همان چیزى که بهترین نشانه شخصیت و عواطف انسانى، و تقوا است. مى فرماید: شما هرگز به حقیقت برّ و نیکى نمى رسید مگر این که از آنچه دوست مى دارید در راه خدا انفاق کنید (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ).

واژه برّ در اصل به معنى وسعت است، و لذا صحراهاى وسیع را بَرّ (به فتح ب) مى گویند، و به همین جهت به کارهاى نیک که نتیجه آن گسترده است و به ـ دیگران مى رسد بِرّ (به کسر ب) گفته مى شود.

 

تفاوت میان بِرّ و خیر از نظر لغت عرب این است که: بِرّ نیکوکارى توأم با توجه و از روى قصد و اختیار است، ولى خیر به هر نوع نیکى که به دیگرى بشود اگر چه بدون توجه باشد، اطلاق مى گردد.

 

پدر این که مقصود از کلمه برّ چیست؟ مفسران گفتگوى بسیار دارند.

 

بعضى آن را به معنى بهشت.

 

بعضى به معنى پرهیز کارى و تقوا.

 

و بعضى به معنى پاداش نیک گرفته اند، ولى آنچه

 

از آیات قرآن استفاده مى شود این است که: برّ

 

معنى وسیعى دارد و به تمام نیکى ها اعم از ایمان

 

واعمال پاک گفته مى شود،

 

چنان که از آیه ۱۷۷ سوره بقره استفاده مى

شود که: ایمان به خدا، و روز جزا، و پیامبران،

و کمک به نیازمندان، و نماز و روزه، و وفاى

بعهد، و استقامت در برابر مشکلات و

حوادث همه از شعب برّ محسوب مى شوند.

 

بنابراین، رسیدن به مقام نیکوکاران واقعى، شرایط

زیادى دارد که یکى از آنها انفاق کردن از اموالى

است که مورد علاقه انسان است; زیرا عشق و

علاقه واقعى به خدا، و احترام به اصول انسانیت و

اخلاق، آن گاه روشن مى شود که انسان بر سر دو

راهى قرار گیرد، در یک طرف مال و ثروت یا مقام

و منصبى قرار داشته باشد که مورد علاقه شدید او

است، و در طرف مقابل خدا و حقیقت و عواطف

انسانیت و نیکوکارى.

اگر از اولى به خاطر دومى صرف نظر کرد معلوم

مى شود در عشق و علاقه خود صادق است.

و اگر در این راه حاضر بود تنها از موضوعات جزئى

صرف نظر کند، معلوم مى شود عشق و علاقه

معنوى او نیز به همان پایه است و این مقیاسى

است براى سنجش ایمان و شخصیت.

در پایان آیه براى جلب توجه انفاق کنندگان مى

فرماید: آنچه را که انفاق مى کنید (کم یا زیاد از

اموال مورد علاقه یا غیر مورد علاقه) خدا از همه

آنها آگاه است (وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْء فَإِنَّ اللّهَ

بِهعَلیمٌ). 

 

بنابراین، هرگز گم نخواهد شد و نیز چگونگى آن بر او مخفى نخواهد ماند.

 

* * *

 

نفوذ آیات قرآن در دل هاى مسلمانان

نفوذ آیات قرآن در دل هاى مسلمانان به قدرى

سریع و عمیق بود که بلافاصله بعد از نزول آیات

اثر آن ظاهر مى گشت، به عنوان نمونه در مورد

آیه فوق در تواریخ و تفاسیر اسلامى چنین مى خوانیم.

 

۱ ـ یکى از یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) به نام

ابو طلحه انصارى در مدینه نخلستان و باغى

داشت بسیار مصفا و زیبا، که همه در مدینه از آن

سخن مى گفتند، در آن چشمه آب صافى بود که ه

موقع پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آن باغ مى

رفت از آن آب میل مى کرد و وضو مى ساخت.

علاوه بر همه اینها آن باغ درآمد خوبى براى ابو

طلحه داشت، پس از نزول آیه فوق به خدمت

پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده، عرض کرد:

مى دانى محبوب ترین اموال من همین باغ است،

من مى خواهم آن را در راه خدا انفاق کنم تا

ذخیره اى براى رستاخیز من باشد، پیامبر(صلى الله

علیه وآله) فرمود: بَخٍّ بَخٍّ ذلِکَ مالٌ رابِحٌ لَکَ: آفرین

بر تو، آفرین بر تو، این ثروتى است که براى تو

سودمند خواهد بود .

سپس فرمود: من صلاح مى دانم آن را به

خویشاوندان نیازمند خود بدهى .

 ابو طلحه دستور پیامبر(صلى الله علیه وآله) را

عمل کرد و آن را در میان بستگان خود تقسیم کرد.(۱)

۲ ـ روزى مهمانى بر ابوذر وارد شد، او که زندگى

ساده اى داشت از مهمان معذرت خواست که من

بر اثر گرفتارى نمى توانم شخصاً از تو پذیرایى کنم، 

من چند

شتر در فلان نقطه دارم، قبول زحمت کن

بهترین آنها را بیاور (تا براى تو قربانى کنم). 

 

میهمان رفت و شتر لاغرى با خود آورد.

 

 ابوذر به او گفت: به من خیانت کردى، چرا چنین

شتری آوردى؟  

 

او در جواب گفت: من فکر کردم روزى به شترهاى

دیگر نیازمند خواهى شد.

 

 ابوذر گفت: روز نیاز من زمانى است که از این

جهان چشم مى بندم (چه بهتر که براى آن روز

 

ذخیره کنم)

 

خداوند مى فرماید:

 

لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا

 

مِمّا تُحِبُّونَ .(۲) 

 

۳ ـ زبیده همسر هارون الرشید قرآنى بسیار گران

قیمت داشت که آن را با زر و زیور و جواهرات

تزیین کرده بود و علاقه فراوانى به آن داشت، یک

روز هنگامى که از همان قرآن تلاوت مى کرد به

همین آیه لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ

رسید، با خواندن آیه در فکر فرو رفت و با خود گفت:

هیچ چیز مثل این قرآن نزد من محبوب نیست،

باید آن را در راه خدا انفاق کنم، کسى را به دنبال

جواهر فروشان

فرستاد، تزیینات و جواهرات آن را بفروخت و بهاى

آن را در بیابانهاى حجاز براى تهیه آب مورد نیاز

بادیه نشینان مصرف کرد که مى گویند: امروز هم

بقایاى آن چاه ها وجود دارد و به نام او نامیده 

می شود.(۳)

 

منبع

 

۱ ـ مجمع البیان ـ صحیح مسلم و بخارى ـ مستدرک الوسائل ، جلد ۷، صفحه ۲۴۸ و ۲۴۹ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، جلد ۴، صفحه ۴۲۷، ذیل آیه مورد بحث (مشهد، بنیاد پژوهش هاى آستان قدس رضوى، ۱۳۷۴ هـ ق).

۲ ـ مجمع البیان ، جلد ۲، صفحه ۴۷۴ (صفحه ۳۴۳ مؤسسه اعلمى مطبوعات، طبع اول، ۱۴۱۵ هـ ق)، ذیل آیه مورد بحث ـ درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۵۱ (دار المعرفة، چاپخانه الفتح جدّه، طبع اول، ۱۳۶۵ هـ ق).

۳ ـ در برخى از کتب به این مطلب اشاراتى شده است: الاعلام قاموس تراجم خیر الدین الزرکلى، ۲جلد ۳، صفحه ۴۲، دار العلم للملائین بیروت، طبع پنجم (زبیدة بنت جعفر بن المنصور الهاشمیة العباسیة ام جعفر، زوجة هارون الرشید و بنت عمه) ـ معجم البلدان حموى ، جلد ۱، صفحه ۴٠۱، دار احیاء التراث العربى (برکة ام جعفر) ـ الکنى و الالقاب شیخ عباس قمى، جلد ۲، صفحه ۲۸۸ (زبیدة) و تاج العروس ، جلد ۷، صفحه ۱٠۸، (مکتبة الحیاة بیروت).

 نظر دهید »

امیر المومنین علیه السلام

13 اسفند 1401 توسط اعظم

چه تعبیر جالبى دارد امیر مؤمنان على(علیه السلام)

 

درباره همین آیه حدید، آنجا که مى گوید: الزُّهْدُ کُلُّهُ

بَین کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى

ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى

الْمَاضِی، وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالآتِی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ!:

تمام زهد در میان دو جمله از قرآن است، آنجا که

خدای سبحان مى فرماید:…به خاطر آنچه از دست

داده اید، غمگین نشوید، و به آنچه خدا به شما داده

دلبسته و مغرور نباشید ، بنابراین، هر کس بر گذشته

تاسف  نخوردوبه آنچه در دست دارد دلبسته نباشد،

زهد را از هر دو طرف در اختیار گرفته .(۵) 

نکته دیگر این که، توجه به این اصل که: ناکامیها با

زندگی انسان از آغاز عجین بوده، و طبق سنت حکیمانه

اى

مقدر شده است، و دنیا پیوسته فراز و نشیب دارد ،

انسان را براى تحمل شدائد، شجاع و در برابر حوادث

سخت، صبور و مقاوم مى سازد، به او آرامش خاطر مى

دهد، و از بیتابى ها و جزع مانع مى گردد. 

ولى، باز تأکید مى کنیم: این تنها در مورد مصائب غیر

قابل اجتناب است، و گرنه، مصیبتها و ناکامیهائى که ت

معلول گناهان و سهل انگارى خود انسان است، از این

بحث خارج مى باشد و راه مقابله با آنها موضعگیرى

صحیح، در برنامه هاى زندگى است. 

این بحث را با سرگذشتى که بعضى از مفسران آورده ا

پایان مى دهیم:

 

قتیبة بن سعید (۶) مى گوید: وارد یکى از قبایل عرب

شدم، صحرائى دیدم پر از شترانى که همه مرده بودند،

که به شماره در نمى آمد، در آنجا پیر زنى بود، پرسیدم

این شتران از آن که بوده است؟ گفت: از آن پیرمرد که

بالای آن تل نشسته و پشم مى تابد، به سراغ او آمدم. 

گفتم: اینها همه از آن تو بوده؟! گفت: به نام من بوده است.

گفتم: چه شده که به این روزگار افتاده اند؟ در جواب

(بى آنکه اشاره اى به آفت و علت مرگ و میر آنها کند)

گفت: آن کس که داده بود گرفت.

گفتم: (ناراحت نیستى و) در این باب چیزى گفته اى؟

گفت بلی، این دو بیت را گفته ام: 

 

لا وَ الَّذِى أَنَا عَبْدٌ مِنْ خَلائِقِهِ *** وَ الْمَرْءُ فِى الدَّهْرِ نَصْبُ الرُّزْءِ و الْمِحَنِ

ما سَرَّنِى أَنْ أُبْلِى فِى مَبارِکِها *** وَ ما جَرى مِنْ قَضاءِ اللّهِ لَم یَکُنْ!

سوگند به آن کس که من بنده اى از مخلوقات او هستم

ـکه انسان در دنیا هدف مصائب و محنتها است . 

 اگر شترانم در خوابگاه خود بودند ـ و این قضاى الهى

که اتفاق افتاد رخ نمى داد خوشحال نمى شدم (من

تنها به رضاى او راضیم و هر چه او خواسته است همان

را مى پسندم).(۷)

 نظر دهید »

اُنس با قرآن

13 اسفند 1401 توسط اعظم

لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللّهُ

 

لایُحِبُّ کُلَّ مُخْتال فَخُور (۲۳)

 

⁦❤️⁩سوره حدید⁦❤️⁩ 

 

این به خاطر آن است که براى آنچه از دست داده اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید; و خداوند هیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد!

 

فلسفه تقدیر این مصائب در لوح محفوظ، و سپس بیان این حقیقت در قرآن، چیست؟

 

  1. قرآن مى گوید: هدف این بوده که شما، دلبسته و اسیر زرق و برق این جهان نباشید . 
  2. منظور این  بوده که، موقعیت این گذرگاه و پلى که نامش دنیا است، و همچنین موقعیت خودتان را در این جهان، گم نکنید، دلباخته و دلداده آن نشوید، و آن را جاودانه نپندارید، که این دلبستگى فوق العاده، بزرگترین دشمن سعادت شما است، شما را از یاد خدا غافل مى کند، و از مسیر تکامل باز مى دارد. 
  3. این مصائب، زنگ بیدارباشى است براى غافلان، و شلاقى است، بر ارواح خفته، و رمزى است از ناپایدارى جهان، و اشاره اى است به کوتاه بودن عمر این زندگى.
  4. حقیقت، این است که، مظاهر فریبنده این دار الغرور زود انسان را به خود جذب و سرگرم، و از یاد حق غافل مى کند، ناگهان بیدار مى شود که، کاروان رفته، و او در خواب، و بیابان در پیش.
  5. این حوادث که همیشه در زندگى بوده، و همیشه خواهد بود، و حتى پیشرفتهاى عظیم علم هم نتوانسته، و نخواهد توانست جلو حوادث دردناکى، همچون زلزله ها، طوفانها، سیلها و بیماریها و امثال آن را بگیرد، درسى است از بى مهرى زمانه رسوا و به انسان فریاد مى زند:
  6.  این دشت خوابگاه شهیدان است *** فرصت شمار وقت تماشا را !
  7. این بدان معنى نیست که، انسان به مواهب الهى در این جهان پشت پا بزند، و یا از آنها بهره نگیرد، مهم این است که اسیر آن نگردد، و آن را هدف و بهره اصلى خود نشمرد.
  8. قابل توجه این که، در مورد آنچه از دست مى رود، تبدیل به فاتَکُم (از شما فوت شده) مى کند، اما در مورد مواهب و نعمتهاى به دست آمده، آن را به خدا نسبت مى دهد و بما آتاکم مى گوید، چرا که فوت و فنا در ذات اشیاء افتاده است، این وجود است که از فیض خداوند سرچشمه مى گیرد.
  9. آرى، این مصائب، شکننده تفاخر و غرور است، لذا در پایان آیه مى افزاید: خداوند هیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد (وَ اللّهُ لایُحِبُّ کُلَّ مُخْتال فَخُور).
  10.  مُختال از ماده خیال گرفته شده و به معنى متکبر
  11. است، زیرا تکبر، از خیال فضیلت، و پندار برترى بر
  12. دیگران، پیدا مى شود، و فخور صیغه مبالغه از ماده
  13. فخر به معنى کسى است که بسیار بر دیگران ف
  14. مى کند.
  15. تنها کسى گرفتار این حالات مى شود که مست ناز و
  16. نعمت گردد، ولى وجود آفات و مصائب، براى آنها که
  17. قابل بیدارى و هدایتند این مستى و آثار آن را از بین مى برد.
  18. افراد با ایمان، با توجه به اصل فوق، هنگامى که به
  19. نعمتی 
  20. از سوى خدا مى رسند، خود را امانتدار او مى دانند، نه از رفتن آن غمگین مى شوند، نه از داشتن آن مست و مغرور، در حقیقت آنها خود را همچون مسئولان بیت المال مى دانند که یک روز اموال زیادى را دریافت، و روز دیگر هزاران هزار، پرداخت مى کنند، نه از دریافتش ذوق زده مى شوند، و نه از پرداختش غمگین.

 

 نظر دهید »

ثبت نام

13 اسفند 1401 توسط اعظم

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 38
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

لبیک یا حسین علیه السلام

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کوه ها در مکه
  • قران و معجزاتش
  • نماز و فواید آن
  • احادیـث از امام حسین علیه السلام
  • نماز
  • سند 2030
  • اخلاق
  • اعجاز
  • معجزات
  • زیاده روی در معجزات
  • (سحر)
  • مسلمان شدن «اسعد بن زراره»
  • معجزه روحانی
  • یک معجزه گویا
  • قرآن و پیدایش جهان
  • داستان قران
  • مفهوم انتظار
  • توحید
  • سلام
  • یلدا
  • سلام قرآنی
  • شعر
  • زندگینامه آیت الله العظمی محمدتقی بهجت فومنی
  • یا مهدی
  • یا مهدی
  • قلم قرآنی
  • ماجرای زینب
  • ایران قوی
  • غرب زده ها
  • شهید آوینی
  • خواب
  • دهه هشتادی ها
  • هفته بسیج
  • ایام فاطمیه
  • حاج قاسم سلیمانی
  • لیله الرغائب
  • 22 بهمن
  • شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
  • نماز ماه رجب
  • رهبرم-سید-علی-خامنه-ای
  • نهج‌البلاغه
  • یا صاحب الزمان ادرکنی
  • عید مبعث
  • دهه هشتادی
  • ولادت امام حسین علیه السلام
  • ولادت حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام
  • داستان
  • یا مهدی عج
  • ولادت علی اکبر(ع)
  • ثبت نام
  • پروردگارم سپاسگزارم
  • حدیث
  • تدبر در آیات قرآن
  • یا مهدی ادرکنی
  • حال خوب
  • تلنگرانه
  • سال تحویل
  • سال 1402 عشق فقط رهبرم سید علی خامنه ای
  • روزهای پایانی سال 1401
  • ماه رمضان
  • معرفی کتاب
  • حکم سفر در ماه رمضان
  • سه ساعت گرانبها در رمضان
  • شیخ رجبعلی خیاط
  • شهدا
  • خدا
  • میلاد کریم اهل بیت علیهم السلام
  • شهادت امیر المومنین علی علیه السلام
  • شب احیا
  • روز قدس
  • راهپیمایی
  • شهادت امام صادق علیه السلام
  • رحلت حضرت امام خمینی ره
  • عید غدیر خم
  • محرم
  • حجاب
  • اربعین حسینی
  • آخر ماه صفر
  • جنگ شناختی
  • ماه رجب
  • حضور در انتخابات
  • ۲۲بهمن
  • انتخابات مجلس دوازدهم و خبرگان۱۴۰۲
  • ما ملت شهادتیم
  • شهید جمهور
  • انتخابات
  • رئیس جمهور جدید

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس